نشد که من ...
آرزوی دیدن تو مونده به این دل من
آرزوی داشتن تو حسرت شده در دل من
خواستم که بهت برسم ، اما نشد ای گل من
عروس مادرم کنم تو رو ، اما نشد ای گل من
نشد که من با تو باشم تا که بگم عاشقتم
حرف دلم رو بزنم بهت بگم ، دوست دارم
نشد که من عاشقونه تورو تو آغوش بگیرم
نشد که من با اون چشات خودم رو باتو ببینم
نشد که من فدات بشم خاک زیر پاهات بشم
فدای اون لبخند تو فدای عشوه هات بشم
لبخندت = عشق
نگاهت = امید
چشمانت= مهربانی
کلامت = صداقت
راه رفتنت= معصومیت و حیا
چنین باش ای یار من ..
(شعر از حقیر)
...
من یا تو؟
سکه دوستی!
بیهوده!
یاد
بهار!
ذهن پنجره!
!
تیغ زمانه!
!!!
!
بی صدا
سر در گریبان!
از جنس خودم!
فصل کشتار!
[همه عناوین(324)][عناوین آرشیوشده]